GF Day/فارسی

From eRepublik Official Wiki
Jump to: navigation, search
Languages: 
EnglishIcon-English.png
فارسیIcon-Iran.png
FrançaisIcon-France.png
RomânăIcon-Romania.png
СрпскиIcon-Serbia.png

نکروسیس، مدیر بازی که یکی از بزرگترین خشم را برای همیشه در ایریپابلیک ساخت [1].

پیش زمینه

آخرین آواتاری که نکروسیس بر روی پروفایل خود نصب کرد، قهرمانی برجسته با کابل!

داستان در روز 30ام ژوئن 2010 رخ داد، روز 953 دنیای جدید. یکی از شهروندان ایالات متحده و مدیر عمومی، نکروسیس اطلاعات اکانت مدیریت خود را در تالارگفتمان ایالات متحده فاش کرد. [2] حدود ساعت 17:15 ایریپاپلیک [3]. اون این کار را به خاطر وخامت روحیه بسیاری از امریکایی ها و به خاظر خسته کننده بودن بازی انجام داد، یعنی او "جان فشانی" کرد. [?] قبل اینکه اطلاعات حذف شوند تعداد زیادی شهروند به اکانت مدیریت او دسترسی یافتند.

اثرات

لو رفتن رمز عبور موج خیلی چیز ها مثل تغییر نام روزنامه، انتقال آنها به اکانت های دیگر، دادن مدال به افراد و بن کردن شهروندان. شهروندانی مثل رئیس جمهورهای فعلی و سابف، کله گنده های بتا، صاحبان مدال پرنفوذ مشهور، و حتی خدای امپراتوری دیویسمها، دیو براندو. شاهانه ترین بن کردن، بن کردن شهروند شماره 2 یعنی ادمین بود![4]


ادمین موقتا بن شده


روزنامه ها

روزنامه های زیادی از اکانتی به اکانت دیگر منتقل شدند. نام بعضی از روزنامه ها هم به نام های توهین آمیز تغییر کردند.

روزنامه رسمی ایریپابلیک

علاوه بر بن کردن های گسترده، اینسایدر نیز هک و دچار هرج و مرج شد.نام و صاحب آن هر چند دقیقه یک بار تغییر می یافت و با نام و آرتیکل های جدید، با سرعتی زیاد حتی تصاویر خنده دار یا زشت نیز قابل مشاهده بودند. علاوه بر آن، نام روزنامه بارها تغییر یافت.

شهروندان بن شده

در اینجا برخی از شهروندان بن شده را مشاهده می کنید.

Gaius Julius - رئیس جمهور اسبق امریکا

Jewitt - رئیس جمهور اسبق امریکا

Cerber - رئیس جمهور اسبق لهستان

alexis bonte - مدیر عامل شرکت ایریپابلیک. نامه ای سرگشاده جهت آنبن کردن او زده شد.

Dio Brando - خدای امپراتوری دیویسم


لیست شهروندان بن شده

منبع: مقاله "لیست کسانی که بن شدند" نوشته شده توسط ذرت شیمیایی

خاتمه

در ساعت 23:30 ایریپابلیک، ادمین سایت را در حالت تعمیر قرار داد. در حین تغییر تمامی تغییرات ناشی از اکانت مدیریت نکروسیس به حالت قبل بازگشتند.

عواقب بعدی

تیم ایریپابلیک یک اعلانیه رسمی در این خصوص منتشر کرد. آنها گفتند که نزدیک به 300 اکانت به این وسیله یا هر راه دیگری تحت تاثیر این ماجرا قرار گرفتند. آنها همچنین دسترسی مدیریت را جز از کارمندان ایریپابلیک، از همه بقیه مدیران گرفتند. تمام اعلانیه در بیانیه رسمی در خصوص موضوعی که در روز 935 مواجه شدیم قابل دسترسی است.

در ایالات متحده امریکا آن شب بامزه ترین شب در تاریخ ایریپابلیک بود [5]. بامزه ترین آنها در مقاله ای توسط وکسان رئیس جمهور سابق امریکا به طور خلاصه جمع آوری شده است: "روسیه، می گذارم تمامش کنی!". مجلس امریکا در حال حاظر به لایحه رسمی در خصوص جشن ملی در روز 30ام ژوئن رای می دهند (روز جی.اف: روزی که ایریپابلیک سوخت). [6] انتظار می رود که اکثریت قبول کنند.

- توضیحی از ادمین

شعر

در اول جولای، رابرت لوژیا شعری برای یادگاری از این اتفاق نوشت، و تعداد زیادی از شهروندان امریکا این افسانه را به کودکانشان در رخت خواب در روز 30ام ژوئن خواهند خواند. شعر شامل تعداد زیادی از افراد برجسته امریکا و دو انگلیسی در آن زمان، یکی از موسسان ایریپالیک و معشوقه خودش، تعدادی از کاربران قدیمی و ارگ های احزاب/تروریستی می شود. این شعر در روزنامه لوژیا با عنوان ملاقاتی در خیابان نکروسیس در دسترس است.


متن کامل شعر:

Twas the night before July 1st when all through the game,
Not a creature was stirring, not even GLaDOS;
The Q5 weapons were hung by the chimney with care,
In hopes that St. Necrosis would soon be there;
The two clickers were nestled all snug in their beds,
While visions of Lana danced in their heads;
And Claire in her kerchief, and I in my cap,
Had just blew all our gold on useless crap,
When out on the lawn arose such a clatter,
I sprang from the Q5 bed to see what was the matter.
Away to the window, I flew like a flash,
Tore open the shutters and threw up the sash.
The moon on the breast of the new-fallen bugs
Gave the lustre of Beta to objects below,
When, what to my wondering eyes should appear,
But publicized mod login information, and many banned citizens,
With a British driver, so lively and quick,
I knew in a moment it must be GF.
More rapid than headless chickens his coursers they came,
And he whistled, and shouted, and called them by name;
“Now, Woldy! now, Scrabman! now, Harrison Richardson!
On, Dan Wang! on, Dio! on, Halfie and Aiden!
To the top of the page! to the top of the menus!
Now ban away! ban away! ban away all!”
As dry leaves that before the wild hurricane fly,
When they meet with an obstacle, mount to the sky;
So up to the page top the coursers they flew,
With the sleigh full of gifts, and St. Necrosis too.
And then, in a twinkling, I heard on the forums
The confusion and shock of each little member.
As I drew in my head, and was turning around,
Down the chimney St. Necrosis came with a bound.
He was dressed in a trenchcoat, from his head to his foot,
And his clothes were all covered with Emerick's spunk;
A bundle of gifts he had flung on his back,
And he looked like George Lemnaru with his buttered six-pack.
His eyes—how they looked like blotches of ink! his dimples just the same!
His cheeks were like... blotches of ink, his nose... blotches of ink too!
His droll little mouth was drawn up like trollface.jpg
And the beard of his chin resembled Pierric's nether regions;
The stump of a pipe he held tight in his teeth,
And the smoke it encircled his head like a nagging Plato;
He had a broad face and a little round belly,
To be honest, looking sort of like Justinious.
He was chubby and plump, a right jolly old Brit,
And I laughed when I saw him, in spite of myself;
A wink of his eye and a twist of his head,
LOLOL ADMIN GOT BANNED;
He spoke not a word, but went straight to his work,
And banned all the people; then took a break for a jerk,
And laying his finger aside of his mouse,
And giving a nod, up the chimney he rose;
He sprang to his SEES, to his team gave a whistle,
And away they all flew like the down of a thistle,
But I heard him exclaim, ere he banned out of sight,
“Happy GF Day to all, and to all a good-night.”

Robert Loggia, day 954

لینک ها

در اینجا تعدادی لینک از مقالات و تاپیک های مختلف در دسترس است که می توانید اطلاعات بیتشری بدست بیاورید.

Articles

بحث های تالارگفتمان